توی بستر خوابیده بود. این اواخر حرکت کردن برایش سخت بود.
یک روز که علی از بیرون آمد، گریه اش گرفت. علی پرسید : " فاطمه جان! چرا گریه می کنی!؟ "
فاطمه گفت : "به خاطر اذیت هایی که بعد از من می بینی. "
.
.
پ.ن : هرچی با مادر زاویه پیدا کنی انگار با ولایت زاویه پیدا کردی ...
فرمانده!!
صاحب عزا!!
کی بشه شما روضه مادر بخونید ...آقاجان!
شما بشینید بالای مجلس ...عبا و ردای مشکی ... سیمای یوسف زهرا زیر عمامه مشکی ...حق اون روضه جون دادنه!!!
از رو کتاب مادرتون بگید اصل قضیه چی بود ...
شما بخونید... هر کی جون نداد لطمه بزنه ... همینجوری هرم دل سادات آتیش به روضه میزنه دیگه اگه شما باشید دووم آوردن سخت میشه!
فرمانده!
به حق مادرتون برای شیعیان دعا کنید ... که حقا اگه شما نباشید ما صدای خرد شدن استخوانهایمان را خواهیم شنید...
به حق مادرتون روزی ما رو مثل روزی اولیاء اتون قرار بدید ...
توفیق ادای حق ولایت رو از ما نگیرید ...
التماس دعا
چشمی شبیه چشم تو گریان نمی شود
زهرا حریف چشم تو باران نمی شود
گیرم که نان بعد خودت هم درست شد
نان بدون فاطمه که نان نمی شود
برخیز و باز مادری ات را شروع کن
فضه حریف گریه ی طفلان نمی شود
بدجور جلوه کرده کبودی چشم تو
طوری که زیر دست تو پنهان نمی شود
معجر بزن کنار و علی را نگاه کن
خورشید زیر ابر که تابان نمی شود
فهمیده ام ز سرفه ی سنگین سینه ات
امشب نفس کشیدنت آسان نمی شود
ای استخوان شکسته ی حیدر چه می کنی؟
با کار خانه زخم تو درمان نمی شود
من خواهشم شده ست که زهرای من بمان
تو با اشاره گفتی علی جان نمی شود
گفتم که روی خویش عیان کن ببینمت
گفتی به یک نگاه به قرآن نمی شود
مرسی بانو
کجایی؟ این دل پوسید
فدای دلت ...
خیلی وقت بود دلم برا اینجا تنگ شده بود
چقدر حرف داشتم
همه کلمه هام لال شدن انگار
راستی سلام
سلام
فاطمیه
یعنی میعصومیت یعنی...
کاتب باشی
سلام از شما به خاطر این نوشته زیبایت ونوشته های قبلی که در اینجا فایل کردی ممنون ان شا الله که همیشه سلامت باشی وقلمت توانا وبعد
چند روزی یه سئوال ذهنم مشغول کرده وهرچی کلنجار میرم به جایی نمی رسم،شما دوستان میتونیدکمکم کنید،سئوال اینه که:
امسال ولادت با سعادت امام محمد باقر(ع) مصادف شده با 14 خرداد و رحلت امام راحل(ره)،به نظر شما وظیفه رسانه ملی در این روز چیست؟
من میمیرم اون وقت می گی چرا نرفتم ببینمش!!!!
از ما گفتن بود حاج خانوم