فطرس

ای کشته‌ی شیوخ مقدس‌نما، حسین (ع)!

فطرس

ای کشته‌ی شیوخ مقدس‌نما، حسین (ع)!

لحظه‌ اباالفضل (ع)



نوحه‌خوان بر فراز منبر بر سر و صورت می‌کوبد و اشک می‌ریزد

سینه‌زن‌ها هروله‌کنان ذکر "علمدار" گرفته‌اند...


ما هم با اشک، چادر مشکی‌مان را محکم‌تر می‌گیریم و به سینه می‌کوبیم در عزای اشرف الناس، پسر علی و فاطمه ع ...


لحظه‌ای به فکر فرو می‌روم که این اشک‌ها و لبیک‌ها ما را در این زمانه به کجا می‌برد؟!


آیا ما هم مثل عموی آقای صاحب‌الزمان عج می‌توانیم در اوج ناامیدی و یاس باز هم فعال و راضی باشیم؟!  زندگی ما پر از این لحظه‌های ناامیدی ابالفضل ع است که ما را به انفعال و رخوت می‌کشد.

نمی‌شود هم مدعی تولی باشیم هم منفعل!

نظرات 6 + ارسال نظر
نام 6 شهریور 1401 ساعت 11:50 ب.ظ

بی ادعای منفعل بودن چی؟!

اگر انتخاب‌تون این هست؛ خب محترمه

نام 1 دی 1401 ساعت 03:49 ق.ظ

آخه کسی هست که ادعایی میکند و ... منفعل میشود..
چه میدانم! شاید دلیلش این بوده که دلیل نداشته..

یا عباس 5 مرداد 1402 ساعت 10:48 ب.ظ

فردا لحظه ابالفضل است..

نام 6 شهریور 1402 ساعت 08:30 ب.ظ

من منتظر ارسال فایل سخنرانیتون هستم. نمیدونم چرا اینقد مقاومت!؟

دلیلی به ارسال برای افرادی که نمیشناسم نمی بینم!

نام 25 مهر 1402 ساعت 10:32 ب.ظ

نمیشناسید یا نمیخواهید بشناسید!!!

چرا تصور کردید بنده علم غیب دارم؟!

نام 17 آبان 1402 ساعت 09:32 ق.ظ

حالا نشناختید هنوز؟!

خیلی آشناست اما دقیق به جا نیاوردم متاسفانه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد