بسم رب الحسین
به فدای شال سیاهتون آقاجون.... نوشتم که بگم انقدرهام بی وفا نیستیم آقا
ماهم دلمون گرفته ... پونزده قرنه که پکریم ..
گرچه دل ما انقدرهام خریدنی نیست اما خب ....
غربت سنگینه فرمانده! ... انقدر که آدم صدای شکستن
استخوونهاشو میشنوه ...
گاهی انقدر زمان تنگ میشه که آدم هوس پریدن میکنه ...
اونم با بالهایی شبیه بالهای فطرس ...!!
کی میشود که بیایی عزیز زهرا
***
من و جدا شدن از کوی تو، خدا نکند
خدا هرآنچه کند، از توام جدا نکند
پ.ن : من دلم برا آقام تنگه
فرمانده!
کسی میگفت: حضرت برای ظهورش پذیرنده میخواهد، برای جهادش رزمنده میخواهد، و برای حکومتش فرمانده میخواهد.