فطرس

ای کشته‌ی شیوخ مقدس‌نما، حسین (ع)!

فطرس

ای کشته‌ی شیوخ مقدس‌نما، حسین (ع)!

الهی فلا تحلل علی غضبک ...

نوشته بود اشک های بعد از مختارنامه... مسلم میان اشباح الرجال!


نوشتم اشک های بعد از عرفه... هق هقی که بندنیامده خفه شد! ما لیاقت کربلا نداشتیم اما عیش مدام به از بامداد خمار!




اهل دلا می دونن قصه چیه!


.. پ.ن : الهی و ربی من لی غیرک ... توفیق بندگی

نظرات 5 + ارسال نظر
کربلایی 26 آبان 1389 ساعت 11:21 ق.ظ

گفت: عرفه
گفتم: حسین
گفت: حسین
گفتم: زینب
گفت: زینب
گفتم: کربلا
دل که نام کربلا شنید بی‌اختیار مدهوش شد

صدای جرس شتر کاروان حسین و سینه‌زنی محرم
نزدیک است

بهنام.ج 26 آبان 1389 ساعت 12:55 ب.ظ http://www.rocpina.persianblog.ir

الف"

عالم ـ در هر آنچه که هست
[راهی از تن شب، برای خود بافته است
گسستگیِ شب
به نزدیک ما
تاریخ را حواله به سعی ما می‌دهد
راه
خود را به تابلوی کج‌آویخته به دیوار
کوره می‌کند: او با کوره‌راه مرده است
با همه پریشانی
به آسمان بنگریم
زمین گرچه خسته، نیز چنین می‌کند]
عالم ـ در هر آنچه که نیست.

" در انتظار گرمای حضورت و ردپای عبورت ...

از کوی او 26 آبان 1389 ساعت 05:19 ب.ظ http://kooyeoo.blogfa.com

مطلب جدیدم:
خدایا! من شک ندارم ... گفتی: قربانی کن!
....
شما بوی یوسف را میشنوید؟

شوشترنگار 27 آبان 1389 ساعت 08:40 ق.ظ http://savaremehr.blogfa.com

سلام غدیر گوهر دردانه ایام است به استقبالش برویم و گرامی بداریم
موفق باشید

دانیال 6 آذر 1389 ساعت 03:12 ب.ظ http://www.danyal.ir

ولایت سربازانی چون تمّار می خواهد نه مختار ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد