فطرس

ای کشته‌ی شیوخ مقدس‌نما، حسین (ع)!

فطرس

ای کشته‌ی شیوخ مقدس‌نما، حسین (ع)!

ما حبیب ایم ...




این چه فتنه ست که آفت زده ایمان ها را

"این عمار" که روشن بکند جانها را


"این عمار" که تبیین حقایق بکند

"این عمار" که از دست شما دق بکند


"این عمار" که صفین و جمل در راه است

فتنه ها از پی هم ،مکر و دغل در راه است

اشعث و اشعری و طلحه به هم ساخته اند

تیغ تیز حکمیت به علی آخته اند


لیک این قصه به تقدیر علی خواهد بود

حکم، اینجا فقط از آن ولی خواهد بود


کربلایی هم اگر باشد در پیش چه باک!

سر شمر است در اینجا که بیفتد بر خاک!


ما حبیب ایم و به جز عشق در این دل ها نیست

"این عمار" که بیند که علی تنها نیست




پ.ن : دعا کنید




 

نظرات 5 + ارسال نظر
سالار 7 بهمن 1388 ساعت 04:06 ق.ظ http://salar-mast.blogfa.com/

سلام
کجایی کم پیدا؟
در ضمن این قطرها چیه
یه نظر می خوام بنویسم پدرم در امد

بی نام 7 بهمن 1388 ساعت 11:19 ق.ظ

"اَینَ عَمار؟"که صفین و جمل در راه است
فتنه ها از پی هم ،مکر و دغل در راه است

یک دوست 1 اسفند 1388 ساعت 11:19 ب.ظ

حض بردیم.....

هادی 6 اسفند 1388 ساعت 11:14 ق.ظ

سلام عالی بود
لینک این کامل این شعر رو برای من بگذارید تشکر

هادی 4 خرداد 1389 ساعت 12:53 ب.ظ

محمد علی مهران فر در آخرین پست وبلاگ خود «بداهه»، در واکنش به انتشار کلیپی از سخنان مقام معظم رهبری با عنوان «این عمار»، سروده جدید خود را پیرامون این موضوع منتشر کرده و می نویسد:





دیگر از این همه نیرنگ به تنگ آمــده است
با علی لشکر شبرنگ به جنگ آمـده است

هان ببینید چه دندان به غضب می سـایند
کـه به پیکـار «علـی» شیـر عـرب مـی آینـد

فـاش پیـداست کـه از غیـظ برافـروختـه اند
و چه کیـن ها که در انبان دل اندوخته اند *

ظـــاهـــرا غصــهء میراث پـیـمـبـــر دارنـــد
تــا علــی را مـگـر از مسنـد دیـن بـر دارنـد

پس چه در خانه نشستیم؟ علی تنها ماند
منتظــر بهـر چـه هستیم؟ علـی تنهـا مـاند

پـای در معـرض حفـره اسـت، مراقب باشیم
کـوفــه آبستـن کفــر اسـت، مراقـب باشیـم

با ولـی باش مگـو راه ولایـت سخــت اسـت
آنکــه هـم پـای ولایـت نـرود بـدبخــت اسـت


این چه فتنه است که آفت زده ایمــان ها را
«اَیْـنَ عَمّــار» کـه روشـن بکنــد جــان هـا را.



«اَیْـنَ عَمّــار» کــه تـبـیـیــن حقــایق بکند**
«اَیْـنَ عَمّــار» کــه از دسـت شمــا دق بکند؟

خصم در گوشه نشسته است که تزویر کند
نکـنــد بــاز تــو را فـتـنــه زمـیــن گـیــر کـنــد

نکـنــد بــا شـتـــر مـعــرکــه هـمـــراه شـوی
نکـنـــد مـثـل «بنی ساعده» گـمــراه شـوی

خـصــم، خـصــم است ولو یار نمــاید خود را
در پــس دیــن تــو انـکــار نـمـــایـد خـــود را

دشمن این مرتبه قرآن سر نی خواهـد بـرد
آنکه مرد است به این مسئله پی خواهدبرد

نـیــزه نـیــزه اسـت ولـو بـر ســر او قـرآن هـا
کفر کفری است که بر خواستـه از ایمان ها

نیزه نیزه است و دراین قائله خون خواهد ریخت
کفر از این سجده بی مغز برون خواهد ریخت

شک نکن بعـد ولی روح ولا خواهد سوخت
کودکی در کبد کرب و بلا خواهد سوخـت..
دیدی خواهر من بالاخره پیداش کردم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد