فطرس

ای کشته‌ی شیوخ مقدس‌نما، حسین (ع)!

فطرس

ای کشته‌ی شیوخ مقدس‌نما، حسین (ع)!

خطبه های دوباره ...


مالک رسیده است به آن خیمه سیاه

تنها سه چار گام... نه ... این گام آخر است

 

 

اما صدای کیست که از دور می رسد؟

گویا صدای ناله « برگرد٬ اشتر! » است

 

 

این ناله ضعیف و گرفته از آن کیست؟

من باورم نمی شود از حلق حیدر است

 

 

مالک! رها کن آن سوی میدان و بازگرد

این سو پر از معاویه های مکرر است

 

 

این کوفیان فریب چه را خورده اند؟ هان!

از شام نیز روز تو کوفه سیه تر است

 

 

امروز پاره پاره قرآن به نیزه هاست

فردا سری که قاری آیات پرپر است ...

 

 

***

 

تاریخ! گوش دار به این هق هق بلیغ

این شقشقیه ای که دوباره به منبر است:

 

 

حتی عقیل طاقت عدلم ندارد٬ آه

«من یوسفم٬ که است که با من برادر است؟»

 

 

من یوسفم٬ تو یوسف بی چاه دیده ای؟

این چاه های کوفه عجب گریه پرور است ...*




سیدی و مولای ....!

اینجا کوفه نیست ...




* محمد مهدی سیار


نظرات 16 + ارسال نظر
[ بدون نام ] 20 تیر 1388 ساعت 01:27 ب.ظ

این کوفیان فریب چه را خورده اند؟ هان!
از شام نیز روز تو کوفه سیه تر است

امروز پاره پاره قرآن به نیزه هاست
فردا سری که قاری آیات پرپر است ...

----------

هو الشهید

سلام فطرس جان !
بسیار عالی است ...
خیلی قشنگ بود

ما اهل کوفه نیستیم ... علی .........
انشاءالله که نباشیم ...

* قالب وبلاگت خیلی قشنگ شده !

التماس دعا
یا علی

بسم رب الحسین

سلام شاهده عزیز

میبینم که سنگر رو خالی نکردی و زود برگشتی ....:-))

لطف داری .. اگه قالب بهتری پیدا کردی معرفی کن ... تازه یه عالمه شکلک خوشگل هم گذاشتم ..

تمنای دعا

ما اهل کوفه ...؟ 20 تیر 1388 ساعت 10:28 ب.ظ

هم چاه سر راه تو باید بکنیم
هم اینکه از انتظار تو دم بزنیم
این نامه چندم است که می خوانی؟
داریم رکورد کوفه را می شکنیم

داریم رکورد کوفه را می شکنیم ......

التماس دعا

ارمینه 21 تیر 1388 ساعت 12:59 ق.ظ http://ermineh.blogfa.com

با یقین آمده بودیم و مردد رفتیم...
.........
شعر زیبایی بود.
قالب هم اگرچه زیباست اما بزرگترین حسنش همین شکلکهای پایین است!
اما قالبهای سیاه رو چندان دوست ندارم!
چندباری هم باید بیام اینجا و این شکلکهارو امتحان کنم!
پیامی که در شکلک هست گاهی در دو صد صفحه نگنجد!

وعلیکم السلام

قدم رنجه کردین ... ممنون!
تشریف بیارید ... قدمتون روی چشم!

یاعلی

ما اهل کوفه ...؟ 21 تیر 1388 ساعت 09:03 ق.ظ

فریاد حسین را شنیدیم همه
از کوفه به سوی او دویدیم همه
رفتیم به کربلا ولی برگشتیم
از شمر امان نامه خریدیم همه

حسین ... کوفه ... کربلا .... شمر .... زینب
السلام علیک یا قتیل العبرات

ارمینه 21 تیر 1388 ساعت 08:08 ب.ظ http://ermineh.blogfa.com/

پس چرا اینجا دیگه شکلک نداره؟!

گفتم به شما خیلی خوش نگذره ... :-))

خارج از شوخی ... مشکلی برای کدهای قالب نظرات پیش اومد که شکلکها دیگه عمل نمی کرد ... مدیر فنی داره پیگیری میکنه ... انشاالله به زودی قول ۴۲ تا شکلک دادن ....

سلام!
باور کن که اینجا هنوز هم کوفه است......
اما...ما دیگر اهل کوفه نیستیم...
معترفیم! قبول!
گناه می خواهی پشته پشته...کاهلی می خواهی خرمن خرمن....سستی می خواهی دوش دوش....
اما غیرت را شرف را ...مگر اینکه رگ ببرند و از وجودمان به روی خاک بریزند...
......
اینجا موقع کامنت گذاشتن دلم می گیره...
چرا؟؟!!!
..............
از آشنایی با شما بســـــــــــــی خرسندیم آبجی!(چشمک!)

حق حق

به به ! سلام علیکم!
خوش اومدین ....

ماهم مثه شما همینجوری بدبینینیم اما چه میشه کرد ...؟!
ناامیدی رو جار بزنی وضع ازینی که هست بدتر میشه ...


چرا دلتون میگیره؟!؟!؟ :-((


ایضا

یاعلی

اینجا کوفه نیست تا دوباره اهلش علی را تنها گذارند ....


الهی از اهل کوفه دورمان کن !‌

آمین ....

انشالله که مقبول است .... و انشالله که نظری، حرفی، کلمی و کسی حالمان را جز به راه حق تغییر ندهد ....

یا علی

انشاالله ........

خیبرشکن 23 تیر 1388 ساعت 09:25 ق.ظ

دیدید هنوز عشق ؛ لشکر دارد
دیدید که این قافله رهبر دارد
ای مانده ی نهروانی ِ عهد شکن
این مُلک علی ، مالک اشتر دارد

مهدی 24 تیر 1388 ساعت 12:52 ب.ظ http://ebrahimiansalam.blogfa.com

سلام

[گل]
عصر ظهور زمان کار و تلاش بی وقفست. هر یک از ما فرمانده اتاق جنگ مسولیتهای خود هستیم. در اتاق جنگ کسی وقت اضافه ندارد تا سری بخاراند.

7 روز دیگر در 28 رجب کاروانی راهی می شود. بنا داریم خود را به این کاروان برسانیم کاری نداریم که به میهمانی می رود یا نه با آن همراه می شویم ولی نه تا کربلا بلکه تا امروز و تا آخر. با آن به بعثت می رسیم.

ما دشمن را رها نخواهیم کرد. دشمن اگر مقابل امام ما بایستد در مقابل تمام دنیایش خواهیم ایستاد هر کجا باشد. ما جای متهم و شاکی را اشتباه نخواهیم گرفت.

[گل]
تا در عالم شرک و کفر هست مبارزه هست و تا مبارزه هست "ماهستیم"
[گل]

تا در عالم شرک و کفر هست مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم!
مطمئنا!

شکیبا 26 تیر 1388 ساعت 10:19 ب.ظ

اهل کوفه بودن یااهل کوفه شدن نه عجیب است ونه غریب!
اتفاقا خیلی هم قریب است!
علی ٬ علی هست وعلی هم می ماند.
ما چه می کنیم وچه خواهیم کرد؟!!!

همه تلاشمان (به شخصه) این است که تنهایی را به شکل ظاهری حس نکند .... انشاالله که اینطور باشد!

التماس دعا ....

انشاالله ... اگر مقبول بیفتد!

[ بدون نام ] 28 تیر 1388 ساعت 03:49 ب.ظ

سلام ٬ شعرتون مثل همیشه قشنگ و تک بود
ولی یه گله کنم خیلی وبلاگتون تیره شده ....
دلتنگی ازش می باره...
مبعث پیامبر رو بهتون تبریک می گم.

سلام

آشنایین ...! چرا بی نام؟
ممنون
دلتنگی؟!! مااز اولشم هم دلتنگ بودیم اما ...
حالا اجازه بدین چند صباحی این شکلی باشه!

برشما هم مبارک !

چادر خاکی 29 تیر 1388 ساعت 04:16 ق.ظ http://www.fotros67.persianblog.ir

http://www.fasleno.com/UserFiles/w7/mohammad.jpg

خیبرشکن 30 تیر 1388 ساعت 12:48 ب.ظ

سلام
بابت کامنت و توضیحاتتون ممنون
ایشالا ما هم عازم مدینه و مکه هستیم
دعاگوییم
یا علی

تسنیم 1 مرداد 1388 ساعت 12:12 ب.ظ http://zaeremahram.blogfa.com

سلام
خیلی قشنگ شده اینجا. هرچند که اگه فونت نوشته ها رو یه درجه بزرگنر کنی فکر کنم خوندنش راحت تر بشه.
غزل خیلی زیبایی بود. التماس دعا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد